کریسمس مبارکمون !

این چند روزه شهر تعطیله، از چهارشنبه همه به استقبال کریسمس رفتند به مناسبت تولد حضرت مسیح بعضی ها شب کریسمس را دور هم جمع می شوند و بعضی خانواده ها نهار را در کنار هم هستند و هدیه های زیر درخت کاج و کادوهایی را که بابانوئل شب قبل در جوراب های آویزان شده گذاشته است، را باز می کنند .
به همین جهت شهر خلوت که چه عرض کنم خالی از سکنه به نظر می آید .
من همیشه فکر می کردم مردم برای استقبال از کریسمس، درخت کاج تزیین می کنند ولی جالبه که اینها بیرون خانه های خود را نیز با ریسمانهای رنگارنگ چراغانی می کنند و هر کی به سلیقه خودش ازعروسک های بابا نوئل در حیاط خونش استفاده می کنه بابانوئل از پشت بام آویزان است یا روی نرده های ایوان نشسته یا روی دیوار داره راه می ره و این تزئینات در شب بسیار دیدنی هستند.
فردا ی روز کریسمس را Boxing Day می نامند در این روز فروشگاهها قیمت را 30 تا 40 درصد پایین می آورند و سیل مردم است که به سمت آنها سراریز می شوند، آنچنان که در اخبار دیدم در بعضی از شعب Myer و David Jones مردم از ساعتها قبل پشت در ایستاده بودند، البته ما هم برای دیدن و کسب تجربه، حوالی ظهر به یکی از مراکز بزرگ تجاری سیدنی رفتیم  ولی از نظر من داستان بیشتر جنبه جلب مشتری داشت تا حراج واقعی !
اینها دیده های من در این چند روزه بود اما شنیده ها حاکی از آن است که بزرگترین جشن قراره شب سال نو برگزار بشه، گویا آتش بازی بزرگ و با شکوهی  در Opera House و Harbour Bridge خواهیم داشت و اینگونه روایت شده است که چنانچه بخواهید جایی برای استقرار در آن حوالی بیابید باید ساعتها زودتر آنجا باشید و انتظار طولانی را تا ساعت 12 شب متحمل شوید، بهر حال همه معتقدند که ارزش یک بار دیدن را دارد .
از همه اینها که بگذریم تبریک گفتن کریسمس توسط جماعت ایرانی به همدیگر، تعجب من را برانگیخت من نفهمیدم از کی ایرانی ها تولد مسیح را به هم تبریک می گویند، یعنی حضرت مسیح برای ایرانی های مقیم خارج از کشور عزیزتر است؟ 

از اون عجیب تر مهمونی دادن ایرانی ها به مناسبت کریسمس و جمع شدن همه آشنایان دور و نزدیک کنار همدیگر است، درسته که ما ایرانی ها از هر فرصتی برای دور هم جمع شدن و خوش گذرونی بهره می بریم ولی وقتی یکی برگرده به شما بگه "مهمونی کریسمس"، خونه فلانی دعوتیم، آدم یه کم جا می خوره !
روز کریسمس از دست صدای جشن و مهمونی همسایه ها، یه سری رفتیم بیرون و جالب بود که همه افرادی را که دیدیم، مهاجرانی با تقویم غیر میلادی بودند و تعطیلاتشون را در دامن طبیعت می گذروندند! 

رستورانهای ایرانی هم از روزها قبل برای جشن و سرور شب کریسمس و سال نو، تبلیغات وسیعی داشته اند، اما دلم می خواد بدونم چرا  اونها شب یلدا را  بهانه ای برای کسب درآمد بیشتر خود قرار نداده بودند؟ 

 

نظرات 10 + ارسال نظر
reza یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1387 ساعت 02:47 ب.ظ

مریم خانم
در مجموع الان که 5-6 ماهه اونجایی نظرت چیه؟
راستش من خیلی دو دلم و احساس می کنم استرالیا ارزش این همه تلاش رو نداره که و ضمنا شرایط کار هم اونطور که میگن خوب نیست.(همه اینا رو حس ششم میگه)
البته من دارم شرایطم رو اماده مهاجرت می کنم ولی شنیدم برای زمینه کاری من ( نفت و پتروشیمی) فقط توی پرث کار هست اونم نه با حقوق خیلی جالب که بشه خیلی روش حساب کرد.
ممنون میشم یه نظر قاطع بدین. یعنی فکر کنین الان ایران هستین و باید دوباره همه راهی رو که رفتین تکرار کنین تا برسین به استرالیا. حالا واقعا چیکار می کنین؟

من فکر کنم سوالی که شما از من پرسیدید چه جوابش مثبت باشه چه منفی کمکی به شما در تصمیم گیری نمی کنه .
مهاجرت موضوعی بسیار شخصی است آدمها با انگیزه های متفاوت پا به کشور دیگه می گذارند و بسته به شخصیت آنها و محکم و معقول بودن دلایلشون برای مهاجرت سختی های کمتر یا بیشتری را متحمل می شوند همین .
هیچ کس منکر بهایی که باید در مهاجرت پرداخت شود نیست اما برای عده ای دستاورد هایش آنقدر هست که ارزشش را داشته باشد برای بعضی دیگه نه!
و یکسری از این سختیها خیلی به کشوری که مهاجرت می کنید ربط نداره و در ذات مهاجرت است اما اگه کشوری از لحاظ کاری مستعد تر است خوب مسلمه سختی کار پیدا کردن را با انتخاب آن گزینه کاهش می دهید .

موفق باشید

عابد دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:13 ق.ظ http://sarosarv.wordpress.com/

مثل همیشه جالب و خواندنی بود، مطلب‌تون.

دونده دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:21 ب.ظ http://davandehgan.blogfa.com

اینها رو گفتی که نگیم کریسمس مبارک.خوب یلدای گذشته تان مبارک.من فکر می‌کنم همه ما داریم یه جوری از اون منی که خانواده ایرانیمون بهمون دادند فرار می‌کنیم و دلمون می‌خواد یه ایرانی ای بسازیم که خوشحالمون کنه.مراسم شب چله گرفتن لطفش به فال حافظهای آقاجون و انار و هندونه تر و تازه مادرجونه نه توی اون آب و هوا.شاید مراسم شب یلدای اونجا بیشتر دلتنگی و گذشته را به ذهن بیاره اما مهمونی کریسمس یه مهمونی جدیده برای یه زندگی جدید.خوش باش عزیزم حالا به هر بهونه‌ای.تو اونجا هم میخوای از دست ایرانیها و رفتارهاشون شکایت کنی خانمی

داود دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1387 ساعت 03:14 ب.ظ

مریم خانم عزیز،
بنظر من تبریک گفتن کریسمس و جشن گرفتن برای ایرانی های ساکن استرالیا همچین غیر منطقی هم نیست.
اولا که این تعطیلات شامل حال اونها هم هست پس چه بهتر تعطیلاات رو با جشن و شادی همراه کنند.
دوما اگه قراره اونجا رو بعنوان وطن دوم در نظر بگیرند بایستی آداب و رسوم اونجا رو هم قبول کنند و خودشون رو با اون فرهنگ وفق بدند.

بهار دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1387 ساعت 05:59 ب.ظ

مریم عزیز شاید بدلیل اینکه در این ایام روزها تعطیلند شبها می تونند تفریح کنند.

رضا سه‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:04 ق.ظ

مریم جان من موافق نیستم.
بنظرم همیشه مهمان باید خودشو با شرایط میزبان تطبیق بده .خوب این واضح و بدیهی که مردم بخاطر زندگی در جایی که عیدشون کریسمسه باید خودشون رو برای کریسمس آماده کنن. البته که به نظر من کسی که مهاجرت می کنه باید یه جورایی خودشو اهل اون کشور بدونه.
من هم تا چند وقت دیگه (اگه مشکلی پیش نیاد) راهی استرالیام.من هم از همین الانش دلتنگ تمام چیزهایی هستم که اینجا جا می زارم. ولی چه می شه کرد؟! آیا بهتر نیست که خودمون رو با شرایط وفق بدیم.

سلام به همه و ممنونم از نظراتی که دادید

گلی سه‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:34 ب.ظ http://mygreendays.blogfa.com/

مریم جان سلام
وبلاگ قشنگی داری و موضوعاتی که می نویسی مورد علاقه منه....
خوشحال می شم با هم بیشتر آشنا بشیم....من با اجازت لینکن کردم...

سلام
ممنونم ُخیلی هم لطف کردی

احسان چهارشنبه 11 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:24 ب.ظ http://australia.blogfa.com/

سال نو میلادیتون مبارک
برای اومدن ما هم دعا کن
مرسی

علی شنبه 14 دی‌ماه سال 1387 ساعت 06:46 ب.ظ http://hints.blogfa.com

وبلاگتان را خواندم. مطالب خوبی دارید. لینک دادم. موفق باشید

ممنونم

سپیده سه‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:39 ق.ظ

چونکه ایرانی ها یه ضرب المثل دارند که میگه خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد